زمان گذشت و درد زایل شد
میگویم و میخندم
اما اندوه همچنان، کم و زیاد پا برجاست
این اندوه مدتیست که با من است و به گمانم با شنیده ها و دیده های این مدت جانًِ تازه گرفته و چنان است که اگر در کمال آرامش و خوشی چند نُت غمگین در گوشم نواخته شود غم چونان حدت می گیرد که گویی هم اکنون عزیزترینی مرا ترک گفته و بارِ غمِ جان کاه فراق، بر دوش من چنان سنگینی می کند که کمرم را خم کرده است
- جمعه ۲۸ مهر ۰۲
- ادامه مطلب