به وقت زندگی

این زندگی تازه و آرام

21. دیتای معیوب

الان دیگه ظرفیت غر نزدنم پر شده و دلم میخواد داد بزنم و بپرسم خدایا من کی از شر این کارمای لعنتی کهدمیگن خلاص میشم و این وضع وحشتناک آزاردهنده تموم میشه؟

 

کی قراره بالاخره این کارما بسوزه و من باری که داره له ام میکنه و احساس میکنم دیگه سرمو به زمین چسبونده زمین بزارم و یک نفس راحت بکشم و بگم آخی....

چی در من بود که درست زمانی که حس کردم دارم موفق میشم و آرامش خیلی خیلی نزدیکه، با هزارتا از ترسهام یک جا روبرو شدم و استقامتم شکست

کدام دیتای معیوب در درون من، زجر و رنجی چنین عمیق در طالعم رقم زد که گاهی با وجود داشتن تمام آنچه آرزو داشتم، ترجیحم نبودن است. درست مثل همین دیشب و امروز که نبودنم آرزوست.

آن وقت ماهکِ کوچکم بی خبر از این همه رنج درونی خواسته دلش رو به زبون میاره و میگه: "چی میشه یک بار دیگه عروسی کنید؟" خودمو به نفهمیدن میزنم و میگم که چی بشه؟" میگه که: " یه نی نی بیاری" و این هزارمین باریست که از ۳ سالگی اینوجمله را تکرار میکند و من ...

راستش اگر چنین رنجی را هم در درون نداشتم در این مملکت آباد هرگز فرزند  دیگری به جهان دعوت نمیکردم مگر روزی که دل از این ویرانکده میکندم

صدای این شبها رنج و دردم را بیشتر و بیشتر میکند چرا که درد من با قوانین احمقانه صاحبان همین مجالس شکل گرفته. منتظرم این صداهای آزاردهنده تمام شوند تا شبها توی تراس با خودم خلوت کنم.

خسته ام. از این عذاب الیم خسته ام

 

 

غ ز ل واره:

+ از فردا میرم باشگاه. باید ورزش رو جدی بگیرم

+ به امید آزادی از ذهنم 

الهییی ماهک دلش نی نی میخواد 

و دیروز مادری رو در حال رنج دیدم که میگفت فقط بخاطر دخترم باردار شدم چون یکسره میگه و دست برنمیداره... و من چقدر عشق میدیدم تو جمله هاش...

غزل رنج و سختی برای همه مون هست تو این ویرانکده ولی تو همین ویرانکده هستن آدمهایی که خوبن و موفق ... شاید بچه های شما یکی از همونها بودن...

نسترن عزیزم
حال جسمی ت بهتره؟

واقعا نمیشه فقط به خواست بچه یک بچه دیگه آورد
باید مطمئن بود که از عهده مسئولیتش بربیای
شاید اون مامان از خودش مطمئن بوده😊

از رنج و سختی گفتم که از درون باشه و از ذهن خودت نشات گرفته باشه و همچنان ذهنت رو در دست نداشته باشی گفتم

بله عزیزم خیلیا خیلی موفق هستند من اما متنفرم از محدودیتهایی که اعصابو خراب میکنه
نسترن باورت میشه ماهک اومده تو بغلم صندلی جلو به خاطر موهاش پیام کشف حجاب اومده؟ یک لینک اعتراض دادن با دو تا گزینه که هیچ کدوم شامل حال اعتراض من نمیشد؟
باورت میشه شالم نیفتاده و پیام دوم اومده و میگن بار سوم ماشینو میخوابونن و چیزایی که میدونی؟
اینا درده نسترن جون
حتی شالم هم بیفته موهای منه و تصمیم گیرنده منم نه اونا
تموم عمر برای حجابی که اعتقادی بهش نداشتم اذیت شدم چون زوری بود هم از طرف خانوادم هم از جامعه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تازگی اینجا نیاز روح من است
.
.
.

به قول ماه کوچکم "قدرت جادویی، درونتِ"


من در بلاگ اسکای

https://life-time.blogsky.com/
Designed By Erfan Powered by Bayan