به وقت زندگی

این زندگی تازه و آرام

۱۲. وضعیت سینوسی

چه بی رحمانه گاهی خوشحالی بدل به غم میشود

با عصبانیت و اجبار ملافه تحت رو عوض میکنم چون قوانینم زیر پا گذاشته شده و همینطور که دارم میکوبم رو بالش تا مرتب بشه میگم: " دلم میخواد برم یه جایی که هیچکس نباشه. و خودمم با خودم نبرم" ماهک که تو اتاقش مشغول بازیه میاد تو اتاق ما و می خنده و میگه:"چطوری میری که خودتو نبری؟ میگم:"میخوام خودم برم ذهنم رو نبرم" میگه مغزت که توته. مگه ما ذهنمون نیستیم؟" میگم:" نه ما روح الهی هستیم و ذهن مربوط به بدن ما است."

 

+  قبلترها بلد نبودم چنین جوابی حتی به خودم بدم. 

 

+دلم رهایی میخواد. نه ذره ذره بلکه یهویی و تمام کمال

 

+ دلم میخواد تند تند می نوشتم و یه عالم دوست وبلاگی داشتم که برام می نوشتن. 

 

+ امشب تو آموزشگاه صدای سه تا از مامان ها رو میشنیدم. یکی شون که گویا اسمش سمیرا بود از این میگفت که مژه هاش زود زود میریزه و باید بره ترمیم. اون دو تا از تجربه مژه داریشون براش میگفتن. بعد سمیرا و اون یکی به سارا گفتن مگه تو مژه داشتی؟ گفت چند ماهه برداشتم یادتون نیست؟ وسطها یه حرفای دیگه زدن بعد دوباره سارا گفت:"چرا شما وقتی رو که من مژه داشتم یادتون نیست؟" و من با خودم فکر میکردم که منم مژه کاشتم هیچکس منو با اون مژه ها ندید و من هیچوقت ناراحت نبودم چون برای دل خودم گذاشتم و بعدش دیگه دلم نخواست برم ترمیم. حالا چرا اینقدر ناراحته که مژه داشتنش رو بقیه یادشون نیس.

نمیدونم من زیادی به خودم سخت میگیرم یا بقیه کلا شل وا دادن و روی خودشون کار نمیکنند یا چون توی بحث اونا نیستم برام مضحک به نظر میاد؟

 

+ دلم یه عالم لباس بیرون قشنگ میخواد. بدون اینکه من مجبور باشم هی براش بیرون برم و فکر کنم که چی باهاش ست کنم. نه که من همیشه ست میپوشم ؟! :)))))))

قربونت برم

بس که زمستون و تابستون درگیر سینوزیتم،همه چیو سینوسی میبینم.هاهاها

 

نه عزیزم. نمینویسم فعلا جایی..

عزیز دلم
چقدر خوشحالم که بازم هستی 

اگر هر زمان نوشتی حتما بهم بگو

یک ادن سینوس دار که این پست میخونه و آخرش میگه:چه ربطی به سینوزیت داشت؟؟؟!!!!

و بعد یادواره عنوان میخونه و به پست می اندیشه و میفهمه هر سینوسی، سینوزیت نیست.

 

انجمن حمایت از سینوس داران

:))) عزیزمی نل
حتما متوجه شدی که اینا رو نوشتی
منظورم شدت بالا پایین شدن احساسات و وضعیت روانم بود
یک روز از خوشی میخوام همه رو بغل کنم
یک روز دپرس و بی حوصله
و ....
خلاصه یه آش در همی شدم :))))



راستی نل انگار یه جایی می نوشتی آره؟
من اون آخرا که هنوز ناپدید نشده بودی یک وب پبدا کردم و فکر کردم تویی اما بعد گمش کردم

ای خداااا از این جوابهای ماهک

می بینم تو هم زبون دراز شدی عاقبت 

واقعا چرا باید براش مهم باشه؟؟؟ چقدر عجیبا ادما

لباسو هستمااااا، انقدر دلم لباسهای جدید می خواد که نگووووووو

بهتری؟ اعصابت آرومتر شده؟

بچه های این دوره زیادی میفهمن
حرفایی میزنن که سالها طول کشیده ما بفهمیم :)

آره واقعا کلا آدما فقط ظاهر براشون مهم شده انگار
از روی اون قضاوت میکنند و تصمیم میگیرن 

منم خیلی دلم لباس میخواد
فقط وقتی میرم بخرم از بس قیمتا فضایی شده انگار حسش میپره  :))))

میدونی با همه تلاشایی که میکنم من خیلی اندوهگینم که تجربه اون حال خوب با اتفاقی که افتاد نابود شد و الان باید کلی زحمت بکشم تا شاید باز به اون نقطه برسم😭
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تازگی اینجا نیاز روح من است
.
.
.

به قول ماه کوچکم "قدرت جادویی، درونتِ"


من در بلاگ اسکای

https://life-time.blogsky.com/
Designed By Erfan Powered by Bayan