به وقت زندگی

این زندگی تازه و آرام

یادگیرنده باش

یاد گرفتی ظاهر زندگی دیگران رو ببینی و با خودت بگی

عجب شانسی داره،

چقدر راحت زندگی می کنه

خوش به حالش پولداره

خوش به حالش خوشحاله

خوش به حالش که راحت خرج می کنه

خوش به حالش که .....

هنوز یاد نگرفتی با خودت فکر کنی که تلاشهای سخت و خستگی ناپذیری پشت همه موفقیت ها و آسایش های فردی هست که داری می گی خوش به حالش

کمی واقع بین باش

برای داشتن زندگی که دوست داری باید تلاش کنی

و اول باید روی رشد و توسعه خودت سرمایه گذاری کنی

غ ز ل

 

 


کی باورش می‌شه منی که اینقدر سخت بیدار می‌شم و صدبار دکمه snooz رو میزنم؛ به نقطه ای برسم که ساعتم قبل از 5 صبح زنگ بزنه و من همزمان با زدن دکمه stop از تخت بیام بیرون. در اینجور مواقع چقدر این جمله ملموس هست "باید چرایی قدرتمندی برای انجام کارهای مهم و سخت داشته باشی" و چرایی من اینقدر برام ارزشمند هست که برای اولین بار توی زندگیم برای چیزی غیر از ماهک، چنان از خواب بیدار می شم که انگار تخت پر از میخ هست و اگر ولو بمونم تنم سوراخ می شه.

با اینکه پنجشنبه و جمعه شب با دیدن بهم ریختگی های خونه بعد از اون همه خر کاری و کمردرد، اشکام بی اختیار میریخت و خودم رو زیر سوال می بردم از شدت خستگی و عجز اما در حین حال خدا رو شکر می کردم که همه جا تاریکه و ماهک نمیتونه صورتِ خیسِ من رو حین قصه خوندن ببینه. اما از شنبه با عالی بیدار شدن برای قبل از 5 و داشتن یک چرایی عمیق و بزرگ، احساسم به خودم دوباره دگرگون شد و وقتی شنبه شب با تمام خستگی و کم خوابی زیر دوش ایستاده بودم؛ جریانی از ذهنم گذشت و وقتی متوجه شدم من با اینکه فلان روتین همیشه برام آرام کننده بوده اما برای انجامش هیچ تلاشی نکردم و حالا در این لحظه میدیدم چند ساعت قبل فقط از ذهنم گذشته و کائنات خودش، خواسته من رو بدون دخالت فکری و فیزیکی من برآورده کرده، می تونم بگم توی آسمون بودم از خوشحالی. تازه می فهمیدم چقدر فرکانسم رفته بالا و بدون تلاش، خواسته من به وقوع پیوسته. اون خواسته چیزی بود که فقط در درونِ من بود؛ کسی ازش آگاه نبود و از نظر هر کسی جز خودم یک مورد بسیار بی اهمیت بوده اما واقعیت اینه که برای من خیلی مهم بود و همیشه برای رخ دادن اون روتینِ به ظاهر ساده و بی اهمیت باید کلی هماهنگی توی ذهن و کار و اعضای خونه ایجاد می کردم.

می دونی چیه آلِلّا؟! اونی که فرکانسش می ره بالا، درسته که ظاهرن تلاشی برای اون روتین یا خواسته اش انجام نداده؛ اما پشت این ظاهر بدون تلاش، کلی تلاش درونی و بیرونی دیگه ای نهفته است که باعث شده اون فرد فرکانسش بره بالا و خواسته هاش در چشم بهم زدنی رخ بده.

در این لحظه که چشمام غرق خوابه و با وجود تمام احساس نیازم به خواب اینجا نشستم؛ به خودم افتخار می کنم. من دارم یاد میگیرم هم برای خودم ارزش قائل باشم هم برای خواسته هام و توی یک سال گذشته به وضوح این رو تجربه کردم که "اگر تو تغییر کنی، اطرافیانت هم تغییر می کنند". حالا راحت بدون حس بد، با زیباترین لحن خواسته هام رو مطرح می کنم. با روش درست مخالفتم را اعلام می کنم و تمام تلاشم رو می کنم که یک صحبت ساده مثل "باشگاه رفتنِ" ماهک بین من و همسر تنش ایجاد نکنه. دیگه قضاوتش نمی کنم که چرا در مورد مسائل مالی سخت میگیره خصوصا که اون مالیات لعنتی برای سرمایه گذاری 4 سال قبل که اعلام کرده بودند فاقد مالیات هستش و پارسال ادعا کردند که ما بسیار سود کردیم؛ در حالی که فقط و فقط حفظ سرمایه شده بود با این حال تشخیص دادن که مشمول مبلغ سنگینی مالیات هستیم؛ تقریبا همه برنامه هامون رو بهم ریخت و مایی که تازه بعد از خرید خونه داشتیم نفس می کشیدیم رو باز به اسارت کشیدن که جیبشون رو پر کنیم. حالا در تلاشم که سوالاتم رو عوض کنم و به جای اینکه از خودم بپرسم: "چطوری میشه هر طوری هست راضیش کنم؟" یا فکر کنم "چرا اینقدر زور گوئه؟" با خودم فکر می کنم "برای برآوردن این خواسته و انجام کاری که میخوام چه کاری از دست من بر میاد؟" و این هم حالم رو عوض می کنه و هم از حالت قضاوت گر به حالت یادگیرنده تغییر وضعیت می دم.

وقتی صبح همسر شاکی از بهم ریختگی های ماهک بود؛ بدون عصبانی شدن نظرم رو بهش گفتم و موقع رفتن گفتم :"آدم چشماشو باز می کنه باید از مسائل خوب و انرژی بخش صحبت کنه" در حالیکه قبلا بحثمون می شد و با اوقات تلخی روز شروع می شد.

هنوز وقت کم میاد، هنوز کارهای اصلی رو شروع نکردم، هنوز ترجمه تموم نشده، هنوز نظم خونه اونی نیست که میخوام (البته که تصمیم دارم حساسیت هام رو بزارم زیر پام و وقتی خودم یک درآمدی داشتم کارهای خونه رو بسپارم به کس دیگه ای )  اما یک چیز حس عالی به من میده. اینکه من دارم تلاش می کنم رشد کنم وتاثیر این تلاش رو در خودم می بینم و زندگی روزمره آشکارا می بینم.

 

+ تقریبا دارم از شدت کم خوابی تجزیه میشم :)))

 

سلام سلام سلام 

از حال و هوای اینجا معلومه که روزای بد تموم شدن🌹🌹🌹

امیدوارم هر روز بهتر هم بشه...

میگم نتونستم تو لیست دنبال کردن اضافه ات کنم میدونی چرا؟

سلام مهربونم
میان و میرن کلا :))
مرسی گلم
نه عزیزم نمیدونم شاید بیان مشکل داره

دیدن نتیجۀ تلاش همیشه لذتبخشه ..

برات خیلی خوشحالم غزل عزیزم :*

مرسی عزیز دلم
لذتبخشه اما کاش کمال طلبی به درک واصل میشد که لذتشو کوفت نکنه :))

خدایا چرا روز و شب انقدر کمن 😂😂😂

تو بگو چرا؟ :)))

غزل جان فقط سعی کن ساعت خوابت از شش ساعت کم نشه که من بعد دو سال چنان پشت پا خوردم ازش که می گم اصلا ارزشش رو نداشت .

در عرض یک سال کم خوابی مشکلی نداشتم اما در دراز مدت واقعا آسیب زننده هست ‌.

مخصوصا من و تو که کاملا مستعد هستیم تو بهم ریختگی .

موفق باشی و بیای از اولین درآمد تو کاری که شروع کردی و دوست داری بنویسی :))

یک دوره ای بود که باید 5 بیدار میبودم
من که کلا خیلی خوابم بی کیفیته
و یکی از بدترین عادتام گوشی دست گرفتن قبل از خوابه

باید صبور باشم رویا تا به درآمد برسم

و منی که کلمه به کلمه‌ات رو می‌فهمم و حرف این روزهای منه... همین تلاش‌هاست که حسای خوب بهمون میده 

حس و حال خوبت مانا💚🌹

 

دقیقا همینه
به همچنین آرامش عزیز

بیدار و پرانرژی باشی انشالله😀❤️

مرسی دختر دوست داشتنی

غزلی تو خواب خیلی سخت نگیر بخودت

خیلی خوبه روتین خواب داشته باشی ولی بیخوابی واقعا تمرکز آدم رو کم میکنه و سیستم ایمنی رو پایین میاره 

در آخر برات آرزوی موفقیت و حالِ خوب دارم :)

باید بیدار میشدم نسترن عزیز
بعد از نوشتن پست خوابیدم چون 4 ساعت خوابیده بودم
 مشکل بد ماجرا اینه که من حتی وقتی هم ساعت 8 شام بیارم باز اوضاع جوری پیش میره که خیلی زود بخوابم 11:30 میشه
اگر عادتای بد قبل از خواب رو ندید بگیرم
ولی روی اونام دارم کار میکنم
 نسترن من هنوز موفق نشدم سریع کار پیش بره و اونوقت کار خونه، بچه داری ، علاقه مندیهام، همسرداری و کارهایی که میخوام انجام بدم روزای 48 ساعته لازم داره :))))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تازگی اینجا نیاز روح من است
.
.
.

به قول ماه کوچکم "قدرت جادویی، درونتِ"


من در بلاگ اسکای

https://life-time.blogsky.com/
Designed By Erfan Powered by Bayan