به وقت زندگی

این زندگی تازه و آرام

دوای حالم

با اینکه خانم همسایه یک ساعتی بود و حرف زدیم اما الان به شدت دلم حرف زدن می خواد با کسی مثل خواهر یا مادر یا یک دوست خیلی صمیمی

حرف خای ندارم فقط دلم حرف زدن می خواهد

اما دلم نمیخواهد با مادر و خواهرک حرف بزنم. نه که مسئله خاصی باشد. بعدن پست نیمه کاره ام را کامل می کنم و می گویم چرا دلم نمی خواهد.

حتی فرصت نوشتن هم ندارم

مجبورم به نوشتن هم چند خطِ در هم بر هم قناعت کنم

کاش بتونم خودم رو با مشغله های جدید تطبیق بدم و زمانم رو مدیریت کنم که به همه کارهام برسم و بتونم بنویسم. دلم یک عالم نوشتن میخواد. یک عالم

چی میشد این ویو این تخت این اتاق مال خودِ خودِ من بود؟!

 

سلام.

چی می‌شد؟

هیچی اون وقت باید حجابت رو رعایت می‌کردی نهنگا نبیننت 🤣🤣🤣

سلام
از دست تو شارمین 
نمیدونی چقدر خندیدم با نظرت
ولی نهنگ اونورا زیاد نیستا :))))

منتظر میمونیم که کاملش کنی😉

ای جانم :)

چه جالب

منم امروز حس کردم دلم حرف زدن از نوع یک دوست صمیمی میخواد که بشنوه بدون قضاوت و فقط همدلی کنه

من اغلب نداشتم این گزینه رو، البته که هیچ وقت هم مداوم حس نیازش رو نداشتم :)

+ ویوی اتاق چقدر به دل میشینه؛ پر از حس آرامشه، حتی برای چند روز و یه سفر کوتاه هم قبوله ;)

خیلی می چسبه به آدم
خوب من آدم برونگرایی هستم
البته این روزا کمتر این حس رو دارم نسبت به گذشته

+ آره خیلی. ولی من برای خودم میخوامش :)) خدا که اونقدر دست و دلبازه این براش چیزی نیست که به من بده 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تازگی اینجا نیاز روح من است
.
.
.

به قول ماه کوچکم "قدرت جادویی، درونتِ"


من در بلاگ اسکای

https://life-time.blogsky.com/
Designed By Erfan Powered by Bayan