به وقت زندگی

این زندگی تازه و آرام

هیجان انتظار برای بسته‌ای پر از عشق

رویا

 

با دیدن پیامک پست گل از گلم می‌شکفد. کد رهگیری مرسوله را وارد می کنم و ته دلم قیلی ویلی می‌رود برای سفارش‌هایی که خیلی وقت بود تنبلی می‌کردم بدهم. از همه بیشتر دلم برای آن زنِ قد بلند با موهای قهوه‌ای بلند که تاجی از گل طبیعی بر سر دارد و دامن سبزِ برگ برگی به تن دارد و با قامتی کاملا برافراشته؛ سبدِ سبزیِ تازه به دست و ظرفِ میوه‌ای بر شانه؛ در حال گام برداشتن است. همان زن قدرتمندی که نقش‌اش روی دفتر بولت ژورنال انتخابی‌ام است. اصلا این‌ها به کنار؛ دلم برای دریافت بسته‌ای قنج می رود که پر از عشق و محبتِ تک تک آنهایی است که سی سال در تک تک لحظه‌هایم حضور داشتند. عشق و محبتی که به دلیل مهار "احساس نکن" خیلی وقت‌ها نمی‌فهمم که چقدر دلتنگش هستم اما حالا که بسته‌ای از سمت آنها برایم در راه هست؛ تمام وجودم شده انتظار. گویی قرار است موقع تحویل بسته هر چهار نفرشان از راه برسند و من یکی یکی در آغوش بکشم‌شان و غرق بوسه کنم صورت و دستهای مهربان و دلتنگشان را.

 

 

یک روزهایی هم در زندگی هست که بی دلیل سطح انرژی ات آنقدر پایین هست که کل روز را در گوشه های مختلف خانه مچاله می شوی یا چمباتمه می زنی.

هیچ چیز، شور و شوقی در تو ایجاد نمی کند

حتی کودکِ پر از شور هستی‌ات

سگ می‍شوی و برای هر خطای کودکانه‌اش عصبانی می‌شوی

موقع خواب حیرت می‌کنی از رفتار پر از خشم‌ات

اما می دانی که سرزنش و حساب کتاب کشیدن در این اوضاع، هیچ کمکی به بهبود حالت نمی‌کند

از ماه کوچکت می‌پرسی چه حسی داشتی وقتی آب روی تخت ریخت و دلت می‌سوزد برای گریه سوزناک چند دقیقه قبل‌اش که نشان از حال خیلی بدش داشت. و ماهت می گوید: "حس خیلی بدی داشتم". چند احساس بد را برایش می‌گویی ولی او هیچکدام از آنها را ندشته.سعی می‌کند توضیح بدهد اما متوجه می‌شود که قادر به این کار نیست و می گوید "مِمِدونم. فقط حس خیلی بدی داشتم"

پتوی روی تخت از خیسی تخت خیس می شود و تو برای اولین بار در این شش سال، شب را بدون همسر روی تخت می خوابی کج دراز می‌کشی که خیس نشوی و ماه کوچک تن ظریفش را روی کل بالش بابایش جا می‌دهد و یک روز مسخره به پایان می‌رسد.

صبح روز بعد ماهک ساعت 6 بیدار می‌شود و تو همچنان پایین ترین سطح انرژی را داری. درخواست کارتون می کند و شیر و بعد دوباره روی تخت میخزی تا ساعت 8 که با صدای فرشته کوچک زندگیت بیدار می شوی که می گوید بیا با هم بازی کنیم و دستت را میگجیرد و از تخت می کشد بیرون. بی حوصله روی شزلون خودت را جا میدهی و به خاطر می آوری؛ دیروز عصر کنار گاز توی آشپزخانه بود که متوجه شدی این‌ها دلیلی جز PMS ندارد. همان موقع که به خاطرت آمد که هدی .... و باورت نمی شد که به این سرعت یک ماه گذشته باشد. حوصله خوردن صبحانه نداری و با خودت فکر می کنی اگر همسر روزها تاکیدی بر دونفره صبحانه خوردن نداشت احتمالا هر روز تا ظهر گرسنه می ماندی.

ماه کوچک نگاهت می کند و می گوید: "با من خیلی خوشحال باش" و تو خجالت می‌کشی از هیکل گنده‌ات. تابه را برمی‌داری و نیمرویی با زده شل آماده می کنی. بعد از مدتها فقط و فقط برای خودت چای دم می‌کنی و به قرص هر روزت یک ب-کمپلکس و یک ب1-300 اضافه می کنی و با خودت می گویی امروز نباید مثل دیروز به هدر برود"

 

غ‌ز‌ل‌واره:

+ دیروز در ادامه تکه اول نوشته‌ام یک عالم از محبت عزیزانم در روزهای سخت 99 نوشتم. اما دلم نخواست منتشرش کنم. انرژی خودم پایین بود و ترجیح دادم اینجا حال خوبم بیشتر جریان داشته باشد. 

 

+چقدر زندگی بی مزه می‌شود وقتی بدانی که شب می‌شود و مَردت از در خانه وارد نمی‌شود. اگرچه که فکر کنی شاید این دوری کوتاه مدت برای هردویتان لازم و ضروریست

 

+ چند وقتی است که خوابهای در هم بر هم با حس های ناخوب می بینم و وقتِ بیدار شدن سر حال نیستم

 

+ انرژی های مثبت و خوبتون رو امروز بفرستید برای هدی جانکم که امروز براش خیلی خیلی روز مهمی هست.

 

+این روزا نگرانم برای ماهک. هر چیزی رو می کنه توی دهنش و دستاشو خیلی تو دهنش می کنه. 

 

 

غزل جان

مثل همیشه همراه شدم با لحظه های زیست کردن زندگیت؛ و زندگی انرژی های پایین رو هم به همراه داره همیشه و انکارناپذیره

گرچه خوشایند نیستن ولی آغوشت که براشون باز باشه زودتر و بهتر کمرنگ میشن...

همین که فکر میکنی که امروز نباید مثل دیروز هدر بره و توی دیروز نمی مونی و برای امروزت تلاش میکنی قدم اول رو برداشتی

 

دومین + رو دقیقا میفهمم و عمیقا درک میکنم

ممنون از همراهیت آرمش عزیز

دقیقا همینطوره باید پذیرفتشون
کاش این طرز فکر همیشگی باشه

ای جانم :)

عزیزم خداروشکر برای وجود دختر گلت ♥️♥️♥️

مرسی یاسی جان
خدا حفظ کنه دردونه هات رو

ممنونم عزیزدلم

قربونت برم با این دل مهربونت

 

آره شکرگزاری یک موهبته واقعا

چندین سال انجامش میدم-بازه های مختلف- و معجزه ها دیدم ازش..واقعا خیلی خاصه.دیدت به زندگی عوض میکنه.

الان از واکسن زدن میام.برای بابا رفته بودیم.واکسن زدن.سینوفارم چینی.

امیدوارم زودتر این بیماری بره.

خواهش میکنم عزیزم

واقعا خال خوبی به آدم میده
ان شالله زندگیت پر باشه از معجزه های کوچیک بزرگ و برسی به چیزی که میخوای

عزیزم بسلامتی
ان شالله زودتر شرش کم بشه

سلام

چندروزه من نیزکلافه ام.

منتظر خبری هستم که نمیدونم خوبه یا بد. جواب مثبت باشه یک طور استرسزاست.منفی باشه طور دیگری..

همت کردن برای انجام کارها سخت است و سخت.

دلم یک پول بادآورده خیلی زیادی میخواد که فقط باهاش خوش بگذرونم‌. برم سفر و گشت و گذار

ُلام نل عزیزم
ای جان نبینم کلافه باشی
ان شالله اون جوابی رو دریافت کنی که برات بهترینِ دوست مهربونم
از ته دلم برات دعا می کنم همه چیز بهترین بشه و آرامشت رو باز به دست بیاری 

نل عزیزم
سپاس گزاری کن
از کتاب معجزه سپاس گزاری استفاده کن
اینقدر نعمت های درون زندگیت زیاد میشه که خودت حیرت زده میشی
ان شالله سفرهای عالی بری در کمال صحت خودت و عزیزانت
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
تازگی اینجا نیاز روح من است
.
.
.

به قول ماه کوچکم "قدرت جادویی، درونتِ"


من در بلاگ اسکای

https://life-time.blogsky.com/
Designed By Erfan Powered by Bayan