میگه دیشب داشتم میمُردم
اینقدر که همش فکر میکردم ماهک چی میشه؟
میپرسم: "فقط ماهک؟"
میکه: " تو بزرگی از پس خودت بر میای"
میگم: " چرا بیدارم نکردی؟"
و با خودم فکر میکنم اگر زبونم لال تصورش درست بود به این فکر نکرد که من با چی روبرو خواهم شد؟
و الان میترسم بخوابم
غ ز ل واره:
+ به شدت نیاز به نوشتن دارم و فقط با لپ تاپ دوست دارم بنویسم و ک.... تعویض ویندوز لپ تاپو ندارم
+ چقدر این روزا نمیدونم کجام و کجا دارم میرم؟
+ دلم میخواد یک نفر از راه برسه و منو لز خودم بکشه بیرون و بزاره کف دستم واضح، روشن، بدون ابهام
- سه شنبه ۲۸ آذر ۰۲