تمامِ من فقط با یک جمله آرام گرفت
"دخترتان سالم است"
شنیدن این جمله را هزاران بار برای هر پدر مادری آرزو می کنم. زیرا شنیدن اش در عین اطمینان هم شیرین و دلگرم کننده است
- سه شنبه ۲۷ مهر ۰۰
- ادامه مطلب
این زندگی تازه و آرام
تمامِ من فقط با یک جمله آرام گرفت
"دخترتان سالم است"
شنیدن این جمله را هزاران بار برای هر پدر مادری آرزو می کنم. زیرا شنیدن اش در عین اطمینان هم شیرین و دلگرم کننده است
باید آرامش داشته باشم. نگرانیهایم را در درونم حبس کردهام و رسما احساس خفگی دارم. اما گفتناش هم برای دیگران دردی دوا نمی کند علاوه بر اینکه همسر گفتن چنین مواردی را جار زدن می داند. حتی برای خانوادههایمان. البته که گفتنش سودی جز نگران کردنشان ندارد. از طرفی آخر هفته احتمالا مهمان داشته باشیم و من با دکتر رفتن ها فرصتی برای مرتب کردن خانه ندارم و همین کارهای پیش رو هم مزید بر علت شده که استرسم مضاعف شود.
امروز سومین روزی است که ماهک راه می رود و مفصل هیپ اش صداهای بلندی می دهد. دکتر دیشب معتقد بود که جای نگرانی نیست چون دردی ندارد. با وجود اینکه دیشب و دیروز خوب بودم؛ امروز دوباره نگرانم. سختی کار آنجاست که باید این نگرانی را از دید ماهک پنهان کنم.
بعد از دو روز استرس برای ماهک؛ کتابی از فدیبو پلی کردم و خودم را بین شلوغیهای آشپزخانه و صدای کلمههایی که با تمام وجود نیاز به شنیدنشان داشتم، غرق کردم و بی اغراق، حالم زیر و رو شد. دلم آرام گرفت و ذهنم سبک شد. ماهک را به در آغوش آفریدگار سپردم و خودم را در دستانش رها کردم.
من دارم همه تلاشم رو می کنم
اما حقیقت یک جمله است
به طور کل، زندگیِ هیچکس رها از درد و رنج نیست. آیا مسئله آن نیست که باید با درد و رنج های خود کنار بیاییم، نه اینکه از آنها اجتناب کنی؟
بخشِ عمدهیِ درد و رنجهای آدمها بیهوده است. تا زمانی که ذهن ادارهیِ امور زندگی تو را به عهده گرفته است، این درد و رنج ها هم هستند.
درد و رنجی که تو در لحظه حال می کشی، شکلی از عدم پذیرشِ توست، صورتی از مقاومتِ ناآگانه در برابر آن چیزیست که هست. در سطحِ فکر، مقاومت، صورتی از قضاوت است. در سطحِ عواطف و احساسات، مقاومت، صورتی از منفی بافی است. شدتِ درد و رنج تو به میزان مفاومت تو در برابر لحظهی اکنون بستگی دارد. میزان مقاومت تو نیز به شدت همذات پنداری تو با ذهنت بستگی دارد. ذهن مدام می کوشد که لحظهی حال را انکار کند و از آن بگریزد. به تعبیری دیگر، هر چه بیشتر خود را با ذهن خود یکی بپنداری، بیشتر رنج میبری. اینگونه هم می توان بیان کرد؛ هر چه بیتر لحظهیِ حال را مغتن بدانی و آن را بپذیری، از درد و رنج رهاتر می شوی - و نیر رها از ذهنِ نفسانی.
نیروی حال - اکهارت تول