به طرز وحشتناکی حوصله ام سر رفته
مامان رفته دندانپزشکی
خواهرک کلاس داره
همسر تا 9 شب نمیاد
و من!!!!!
بدم نمیاد برم سراغ خانم همسایه اما همسر میگه حد و حدود رو حفظ کن که رابطه تون پایدار بمونه
خییییییییییییییییلییییییییییییییییییییی حوصله ام سر رفته
ماهک میگه با من حرف بزن اما من فقط دلم طبیعت میخواد و قدم زدن روی چمن
چرا من کتاب خوندنم نمیااااااااااااااااااااااااااااااد
از گروه اخراج نشم صلوات
فرنچ پرس ایکیای قرمزی که سفارش داده بودم رو برام نیاوردن و پولش رو برگردوندن
شاید اگر اومده بود حالا سرم باهاش گرم بود :)))
و یادم نمیاد قرصم رو صبح خوردم یا نه برای همین دیگه نخوردم
الان سرم میسوزه و داغم
ولی بازم چون شک دارم میترسم بخورم :(((
خدایا یعنی میاد روزی که بدون قرص آدم نرمالی باشم و زندگی کنم؟
- يكشنبه ۴ مهر ۰۰