به وقت زندگی

این زندگی تازه و آرام

112. خیانت

دیروز زمان گذاشتم و نوشتم که سر فرصت  ویرایش کنم و  وبلاگ را به روز

اما رفت و آمدهای مشکوک در سکوت شبانه بعد از خوابیدن ماهک و همسر در یکی از شبهای اسفند، ذهنم را بهم ریخته بود اما تمام تلاشم را کردم که از جایم برای کشف حقیقت تکان نخورم، دیشب اجازه نداد که بنشینم و دیدم آنچه باورم نمیشد

ثنا نبود. اما واو در سکوت در آسامسور را باز کرد و به خیال خودش طوری ایستاد که چیزی دیده نشود اما من دیدم که یک خانم با موهای کوتاه و لایت شده با سرعت و با کفش وارد خانه شد و واو سریع پشت سرش در رابست. شوکه شده بودم و باورم نمیشد. با خودم تکرار مطکردم اشتباه متوجه شدی.  برای اطمینان پیامی با دلیل الکی به ثنا دادم که بدانم خانه هست یا نه؟ و نبود.

مثل مرغ پر کنده دور خودم میچرخیدم. با اینکه میدانستم من نباید حرفی بزنم اما با مامان مانلی که این تلخی را تجربه کرده بود حرف زدم و حتی با خورشید و مطمئن تر شدم که شتر دیدی! ندیدی.

و ساعت ۱۲ که دوباره صدای در آمد حامی مهرتاییدی زد به تردیدهای من که درست متوجه شد

از دیشب به غایت نا آرام و بهم ریخته ام. تمرکز ندارم اما چاره ای هم جز سکوت ندارم. اما همان روز که حالم خراب بود و ثنا زنگ زد بسته لش را یگیرم و شوک شد وقتی گفتم نرده تا باز است، نشانه ای بود که دست از هر هفته دو روز رفتن خانه مادرش بردارد اما با یک توجیه ساده واو و یه خاطر اعتمادی که واو لایقش نبود، نشانه را جدی نگرفت.

به خورشید میگم همه چیز زندگیشون به اسم و مال ثنا است. واو توی این ۱۸ سال زندگی انگار که هیچ پیشرفتی نکرده و حتی دو سفر دبی که رفتن هم به حمایت و هزینه پدر ثنا بوده. خورشید گفت:" ولی تو یک چیز، خوب پیشرفت کرده. بیشرفی!!"

 

قلبم درد میکنه از ناراحتی. هیچ آدمی لایق خیانت دیدن نیست و اینکه میدانم ثنا چه زجرها که نکشیده تا زندگی به اینجا برسد، واقعا دردناک است به یادآوردن آن همه خود گذشتگی که واو لایقش نبوده.

 

دلم میخواد این اتفاق و این تصویر از ذهن من پاک بشه. من چند ماهه که رابطه ام با ثنا مثل قبل گرم نیست. شاید هم حدسهایی زده که از من فاصله گرفته تا حرف نزند. میگفت از آذر ماه فلش بک زدم به گذشته. و جمع نمیشه انگار

 

+ متوجه شدم که فاصله خوب بودن یا بد شدن از یک تار مو نازک تر است

کاش متوجه نمیشدم

111.

امشب بعد از ۷ سال و ۵ ماه و ۲۰ شب اولین شبی هستش که با ماهک زیر یک سقف نمیخوابیم.

 

110.

Benimle gelGülümse, gelHayat bazen zor olsa daYine güzel

 

 

 

109.

بیا و با من خوب باش

تاییدم کن

ستایشم کن

و کمک کن برایت بهترین باشم

 

108

Kafam karışık

İçimde hiçbir şey yolunda değil

Uykusuz geceler hiç bitmeyecek

Ben hic iyi değilim 

Canım yanıyor

Her şeyden kaçıyorum

 

تازگی اینجا نیاز روح من است
.
.
.

به قول ماه کوچکم "قدرت جادویی، درونتِ"


من در بلاگ اسکای

https://life-time.blogsky.com/
Designed By Erfan Powered by Bayan